عشق مامانی، امیرعلی جونعشق مامانی، امیرعلی جون، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره
عشق دومم،امیرپویانعشق دومم،امیرپویان، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

امیرعلی و امیرپویان عشق مامان و بابا

اولین ها

اولین بار که یاد گرفت با سینه خیز بره تو 7ماهگی بود اولین بار که پسرم یاد گرفت چهار دست و پا بره در اواسط 9 ماهگی بود اولین و دومین مروارد دهنش تو 8 ماهگی دراومد تو 9 ماهگی قشنگ یاد گرفته با کمک میز و صندلی و هرچیزی جلو راهش باشه بایسته ،j تو 11 ماهگی یاد گرفته چند ثانیه ای بایسته
26 اسفند 1397

شروع کار

امروز 1 اسفند 97 است 9 ماه از شروع مرخصیم گذشت و دیگه باید برگردم سرکار یک هفته است که  با امیرعلی تمرین شبها زود خوابیدن و صبحها زود بیدار شدن داریم خداراشکر که باهام همراهی کرده خداراشکر هم که مهد ورزشی که میره خیلی دوست داره و با خوشحالی میره فقط بردن امیرپویان صبحها خیلی سخته ، هوا دوباره سرد شده و عادت بدی داره تا تکونش میدم بیدار میشه مامان جون باز هم زحمت نگهداری امیرپویان را متقبل شده باباجون هم زحمت آوردن امیرعلی خدا کنه مامان جون و باباجون همیشه سالم و سلامت و شاداب باشن که اینهمه برای ما زحمت می کشن امروز روز اوله و من زیاد کاری ندارم می تونم مطلب بروز کنم ، خیلی استرس دارم این همه کار مسئولیت دغدغه خدا کنه بتون...
1 اسفند 1397

خبر بدین به نوندون، امیرپویان درآورده دندون

تفاوتهای بین امیرعلی و امیرپویان از همان ابتدا مشخص بود و ادامه هم دارد امیر پویان عزیزم دو تا مروارید کوچولو در دندانش روییده ، ماشالله اینقدر هم تیزه از ابتدای 8 ماهگی یاد گرفت با سینه حرکت کنه  الان که در آستانه 9 ماهگی است خیلی دلش می خواد سرپا وایمیسه هرچیزی پیدا می کنه ازش کمک می گیره تا سرپا بایسته همش دنبال امیرعلی میره به شدت امیرعلی را دوست داره    هروقت از بیرون بیاد، کلی ذوقشو می کنه اما امیرعلی بشدت بهانه گیر و نق نقو شده ، سر هر موضوع بی اهمیتی گریه می کنه گریه های ادامه دار ، گاها تا یک ساعت گریه می کنه نمی دونم بخاطر جلب توجه است یا واقعا کمبودی داره از طرفی نگرانش میشم ولی بعضی مواقع هم بشدت از...
1 اسفند 1397
1